فیک[بازی دوباره...]
پارت19
جنی ویو
فیلمش خیلی ترسناک بودواقعاترسیده بودم که یهواتفاق بدی افتادلحظه ترسناکه فیلم ترسیدم وپریدم بغل مینسوکه فهمیدترسیدم ومحکم بغلم کردکه فهمیدم جونگ کوکه
جنی:ب...ببخشید
مینسو:من میرم چراغ قوه ای چیزی بیارم(رفت)
جونگ کوک:همینجوری بمون(به جنی گفت)
جنی:چرا
جونگ کوگ:عاشقتم
جنی:راستش...منم همینطو....
جونگ کوک ویو
وسط فیلم دیدن بودیم که برقارفت ومینسورفت چراغ قوه بیاره منم ازفرصت استفاده کردم وبه جنی اعتراف کردم داشت حرف میزد که بابوسیدن لبش حرفش رونصفه گذاشتم داشتم میبوسیدمش که مینسواومد
مینسو:آهای جنی دختره ی کثافت اشغال پدرصگه...
جنی:اونطوری که فک میکنی نیست مینسو
جونگ کوک:چرادقیقاهمونطوریه که فک میکنی
مینسو:خفه شین
جنی:الفرار
مینسو:وایساببینم جنی(داشت دنبال جنی میکرد)
مینسو ویو
رفتم چراغ قوه بیارم که جنی وجونگ کوک داشتن همومیبوسیدن اول ناراحت شدم وبهش فهش دادم که چرابه من نگفت که عاشق شده ولی ازته دل خوشهال بودم اوناواقعابهم میومدن که بخاطرتاریکی جنی خوردبه دیوار ووایسادمنم بغلش کردم
جنی:چیشدبغلم کردی؟
مینسو:آره
جونگ کوک:بریم بخوابیم؟
مینسو وجنی:آره
جنی ویو
داشتیم میرفتیم بخوابیم منم رفتم بخوابم که صحنه های ترسناک فیلم یادم اومدسعی کردم بخوابم نتونستم رفتم پیش مینسوولی...
ادامه دارد.......
جنی ویو
فیلمش خیلی ترسناک بودواقعاترسیده بودم که یهواتفاق بدی افتادلحظه ترسناکه فیلم ترسیدم وپریدم بغل مینسوکه فهمیدترسیدم ومحکم بغلم کردکه فهمیدم جونگ کوکه
جنی:ب...ببخشید
مینسو:من میرم چراغ قوه ای چیزی بیارم(رفت)
جونگ کوک:همینجوری بمون(به جنی گفت)
جنی:چرا
جونگ کوگ:عاشقتم
جنی:راستش...منم همینطو....
جونگ کوک ویو
وسط فیلم دیدن بودیم که برقارفت ومینسورفت چراغ قوه بیاره منم ازفرصت استفاده کردم وبه جنی اعتراف کردم داشت حرف میزد که بابوسیدن لبش حرفش رونصفه گذاشتم داشتم میبوسیدمش که مینسواومد
مینسو:آهای جنی دختره ی کثافت اشغال پدرصگه...
جنی:اونطوری که فک میکنی نیست مینسو
جونگ کوک:چرادقیقاهمونطوریه که فک میکنی
مینسو:خفه شین
جنی:الفرار
مینسو:وایساببینم جنی(داشت دنبال جنی میکرد)
مینسو ویو
رفتم چراغ قوه بیارم که جنی وجونگ کوک داشتن همومیبوسیدن اول ناراحت شدم وبهش فهش دادم که چرابه من نگفت که عاشق شده ولی ازته دل خوشهال بودم اوناواقعابهم میومدن که بخاطرتاریکی جنی خوردبه دیوار ووایسادمنم بغلش کردم
جنی:چیشدبغلم کردی؟
مینسو:آره
جونگ کوک:بریم بخوابیم؟
مینسو وجنی:آره
جنی ویو
داشتیم میرفتیم بخوابیم منم رفتم بخوابم که صحنه های ترسناک فیلم یادم اومدسعی کردم بخوابم نتونستم رفتم پیش مینسوولی...
ادامه دارد.......
۶.۸k
۲۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.